پنج شنبه 1 شهریور 1403
بادگیری کیس های کلاس درسی و تست آنها
شام رفتیم منزل محمودآقا برای تولد محمد امین . ساعت 21 رفتیم و مادرخانم را سوار کردیم و ساعت 21:30 رسیدیم . هدیه یک میلیون دادیم . تا ساعت 2 بامداد اونجا بودیم .
جمعه 2 شهریور 1403
رفتیم هفت سنگان تالار شکیب را یاد بگیرم و بعد رفتیم بوستان معلم و پشمک میل کردیم .
شنبه 3 شهریور 1403
مطب دکتر قاجار رفتیم برای معاینه و بازکردن بانداژ لنز
بوستان الغدیر رفتیم و شام لوبیا پلو میل کردیم با شکوفه خانم و فاطمه خانم
ناهار رفتیم منزل مادرم و محبوبه خانم واکبرآقا هم بودند . خورشت آلو میل کردیم .
شب شام رفتیم منزل جواد آقا با ناهید خانم و باقالا پلو با مرغ میل کردیم و ساعت 12 رسیدیم منزل .
دوشنبه 5شهریور 1403
ساعت 19 مغازه محمود آقا رفتم و تا 22 اونجا بودم . نکات جالب این جلسه این بود که مشتری برای خرید آباژور از فهیمه خانم لامپ خواست درحالی که فروشنده گفت لامپ گران است و 100 هزار است و برای آنها سودی ندارد . خلاصه مشتری گفت من راضی نیستم شما ضرر کنید و رفت .
سه شنبه 6 شهریور 1403
بانک پاسارگاد رفتم تا کارت هدیه را بدم و پول نقد بگیرم که کارمند گفت نمیشه و باید خرید کنی . یادم رفت بهش بگم اگر مثلا 7 هزار موند توی کارت من چطوری خرید کنم یا پولش را بگیرم ؟
خرید میوه از بازار - خیار - گوجه - شلیل 60 - آلو 40 - روغن لادن 174 - قند 52
بارگذاری ویدئو پاور در یوتیوب با موفقیت انجام شد .
چهارشنبه 7 شهریور 1403
پنج شنبه 8 شهریور 1403
آغاز ثبت نام 1403 - مقطع دکتری
خرید ذرت و نخود سبز - باگت برای شام
شام با ناهید خانم رفتیم پارک و اولویه میل کردیم .
جمعه 9 شهریور 1403
خرید آفتابگیر داخل ماشین از لوکس امیر 95000 تومان
خرید باقلوا پیچ برای آقا رضا و منیر خانم - کیلویی 470 بود که برای من شد 593000
قنادی حمید 02833337205
شنبه 10 شهریور 1403
حرکت به سمت چابکسر ساعت 8:10 صبح و ساعت 13 رسیدیم چابکسر -
صبحانه در منجیل میل کردیم با حسن آقا و ناهار را ساعت 17 بود محمودآقا آماد کردند و میل کردیم .
شب رفتیم ایران کتان و من یک مایو خریدم 340 و دو عدد شورت خریدم 150 . تلفن ایران کتان 011236802395
یک شنبه 11 شهریور 1403
فروشگاه هایپرمی در تنکابن رفتیم و همسرم پیراهن و شلوار خرید . هایپرمی تنکابن 01154373700
نشانی : تنکابن به سمت شیرود - هایپر سنتر خزر 01154373700
از هایپرمی تنکابن باقلوا استانبولی ممتاز خریدم کیلویی 287000 تومان
فروشگاه لباس موندا در تنکابن برای همسرم لباس خریدم .
استخر رفتم در ویلای آقا رضا
دوشنبه 12 شهریور 1403
فروشگاه 1969 در رامسر رفتیم . میخواستم شلوارک بخرم اما پوشیدم و تایید نکردم . همسرم خرید کرد . 1969 فروشگاه های متعددی در رشت ، تهران و کلارآباد دارد . تلفن مدیریت 09901201969
شعبات 1969 : شعبه خزر شهر ، روبروی شهرک خزر شهر
شعبه کلاردشت :بلوار امام روبروی منابع طبیعی
رشت : گلسار ، بلوار سمیه
سه شنبه 13 شهریور 1403
چهار شنبه 14 شهریور 1403
همسرم را بردم درمانگاه در چابکسر - مرکز بهداشت 01342662166
ویزیت 1300 بود و دارو شد 75 و تزریقات شد 36000
بنزین کم شده بود و بیشتر جایگاه ها نداشتند و جمعیت زیادی وارد استان گیلان شده بود .
پنج شنبه 15 شهریور 1403
ساعت 8:20 از چابکسر راه افتادم و ساعت 13 رسیدیم شهر خودم .
سر کار رفتم و بعد از اون رفتم استخر .
جمعه 16 شهریور 1403
خرید میوه از بازار
شام رفتیم بوستان و باد زیاد بود و هوا خنک . سریع شام را میل کردیم و اومدیم پیلوت میوه و چای میل کردیم .
شنبه 17 شهریور 1403
سر کار رفتم از ساعت 8:30 الی 15:30- ثبت نام ورودی های 1403 ارشد
شام با همسرم و مادرخانم و شکوفه جان رفتیم جوجه بروستد به مناسبت تولد همسرم میهمان مادرخانم .
محمودآقا از ساعت 2 بعدازظهر راه افتاده بودند تا 2 صبح توی راه بودند .
یک شنبه 18 شهریور 1403
ثبت نام ورودی های ارشد
دو شنبه 19 شهریور 1403
خرید اشک مصنوعی سینالون برای همسرم 171
سه شنبه 20 شهریور 1403
شرکت البرز شبکه اکستندر شبکه را می فروشه . تهران - ولیعصر - خیابان دمشق هست .
شرکت اچ پی کالا هم اکستندر شبکه می فروشه . تهران - پاساژ نور
چهارشنبه 21 شهریور 1403
پنج شنبه 22 شهریور 1403
صبح رفتم رادیاتور سازی در میدان حسن پور . اوستا رادیاتور را باز کرد و بازدید کرد و گفت یکبار تعمیر شده و الان خرابیش زیاده و باید عوض بشه . خلاصه رادیاتور سهند خردیم و با نصب شد یک میلیون و نهصد و یک لیتر ضدیخ ریختم و اومدم منزل .
نزدیک منزل علی آقا رسیدم ، لاستیک جلو پنچر شده . ساعت 9 شب بود و لاستیکی ها بسته . علی آقا با پمپ باد ، لاستیک را باد زدند و رفتیم میهمانی.
شام منزل حسن آقا بودیم با حضور فامیل . 2 میلیون هدیه پول نقد دادیم . شام جوجه کباب با کوبیده بود .
جمعه 23 شهریور 1403
نزدیک منزل مون پنچری لاستیک را گرفتم و 40 شد . اوستا بهم گفت ، لاستیک هات پوسیده و باید زودتر عوضش کنی .
شام پدرم منزلمون بودند و لوبیا میل کردیم . باد زیاد بود و طوری که نمیشد در را بست .
شنبه 24 شهریور 1403
خرید لامپ برای آباژور- لامپ 7 وات زرد / آفتابی شمعی گرفتم با تبدیل سرپیچ بزرگ- جهان روشن 02833337734 خ بوعلی شرقی
خرید 5 عدد کیسه یوروستومی برای پدرم و تحویل فاکتور به نماینده بیمه در ولیعصر
قیمت لاستیک گرفتم . نکسن پنج میلیون و هشتصد و کوموهو شش میلیون ششصد - لاستیک چینی از 3800 داشت تا 5 میلیون . لاستیک خودم که کویر بود گفت دو میلیون هشتصد .
مرکز خرید نیایش رفتم و دو تا مغازه دیدم .
عصر رفتم فن گستران و خلیج فارس و مغازه آقا رضا .
یک شنبه 25 شهریور 1403
تحویل یوروستومی به پدرم
دو شنبه 26 شهریور 1403
حسابداری مغازه محمودآقا را انجام دادم
شام منزل علی آقا بودیم . باقلا قاتوق
سه شنبه 27 شهریور 1403
خرید خیار 35 - گوجه 20- سیب 35 - شکر 42500 از بازار
خرید مایع لباسشویی پرسیل 90 -
بازدید از خلیج فارس
چهارشنبه 28 شهریور 1403
صباح مزار مسلم عمو جان رفتیم
جشن تولد فهمیه خاله رفتیم . ما هدیه ای ندادیم ولی مادرخانم جان دادند . آقا مصطفی و آقا بهروز و مهناز خانم هم بودند .
پنج شنبه 29 شهریور 1403
جمعه 30 شهریور 1403
سالگرد حاج ابوالفضل رفتیم با پدرم و مادرم و همسرم .
شنبه 31 شهریور 1403
مغازه محمودآقا رفتم برای اتمام کار فصل تابستان . چند تا فروش موند برای جلسه بعدی . یک میلیون حقوق خودم شد و 1.5 بابت دونگ مسافرت شمال پرداخت کردم .
پیتزا پله رفتیم و پیتزا میل کردیم . پیتزا دو نفره مخصوص 185 و نوشابه کوکا 26
در یک سازمان که 10 نفر مشغول به کار هستند ، چطور حقوق را تقسیم کنیم که شایستگی ها مد نظر باشد ؟
دوشنبه 1 مرداد 1403
هتل یا بهتر بگم سویت ما در اسپیناس بود .
مراکز خرید را دیدن کردیم .
در مرکز خرید AVM فروشگاه های زیادی هست به همراه غذا خوری . من از فروشگاه لوازم خانگی اش دیدن کردم و بسیار جالب بود برام . محصولات به همراه امکانات و قیمت آنها قابل نمایش بود .
سه شنبه 2 مرداد 1403
پارک آبی رفتیم . بلیط هر نفر 500 لیر بود . ساعت 13 تا 17 اونجا بودیم .
چهارشنبه 3 مرداد 1403
برای خرید رفتم ال سی . از ساعت 12 تا 19 در ال سی بودیم .
به طور کلی سه تا فروشگاه ال سی من در وان دیدم :
فروشگاه ال سی در مرکز خرید AVM
فروشگاه ال سی دی خیابان جمهوریت نزدیک هتل ما - 5 دقیقه فاصله داشت پیاده
فروشگاه ال سی در بلواری نزدیک پارک آبی که اسم بلوار را بلد نیستم . من بیشتر از همان دو شعبه اول که نام بردم خرید کردم و حتی فروشگاه خیابان جمهوریت خیلی بزرگتر و کاملتر هم بود .ومن بیشتر خرید ها م را از اینجا انجام دادم .
فروشگاه کتانی در طبقه زیرین AVM :
پنج شنبه 4 مرداد 1403
ساعت 12 سوار ون شدیم و پس از سوار کردن بقیه مسافران ساعت 15رسیدم مرز رازی و بعد از انتظار و چک کردن مدارک ساعت 18 رسیدیم به ترمینال خوی .
ساعت 19 سوار اتوبوس شدیم و نیمه شب جمعه حدود 3.5 صبح رسیدیم قزوین
تعاونی 4 سفر 724 خوی - 04436250801 مقصد خوی - تهران - اتوبوس VIP - کرایه نفری 320000
ساعت حرکت 7 عصر
جمعه 5 مرداد 1403
ظهر بود منزل پدرم رفتم و کلید خانه را گرفتم .
حجت عمو را هم ملاقات کردیم .
عصر با همسرم رفتیم منزل پدرم و هدیه ها را تحویل دادیم و هدیه ناهید خانم را تحویل دادیم .
بعد رفتیم منزل علی آقا و هدیه ها را تحویل دادیم و شام را میل کردیم و ساعت 12 اومدیم منزل .
شنبه 6 مرداد 1403
به دلیل گرمای هوا ، ساعت کاری ادارات تا ساعت 10 بود . رفتم بانک ملت و کارت بانکی خود را تعویض کردم .
شام رفتیم منزل محمودآقا و میهمان جوجه کباب حسن آقا بودیم . هدیه ها را تحویل دادیم .
ساعت 12:30 برگشتیم منزل .
یکشنبه 7 مرداد 1403
به دلیل گرمای هوا ، امروز روز تعطیل بود .
بانک ملت رفتم و کارت جدید ملت گرفتم و موبایل بانکم را فعال کردم .
بازار رفتیم با پدرم و خرید کردیم .
شام رفتیم پارک و دیماج مامان را میل کردیم .
هوا خنک بود و نسیم خوبی می وزید .
دوشنبه 8 مرداد 1403
اعتصاب کارکنان تا ساعت 11 طول کشید .
مغازه محمود آقا رفتم از ساعت 19 الی 21:0 و یک میلیون دریافت کردم .
فاکتور خرید گروه صنعتی فار را ثبت کردم به همراه ثبت فاکتور فروش مشتریان . خانم عابدی از دانشجویان هم اونجا اومد .
سه شنبه 9 مرداد 1403
اعتصاب کارکنان تا ساعت 11 طول کشید .
تماشای مسابقات شنا المپیک - 800 متر آزاد
تماشای اوشین - ریوزو شوهر اوشین بود - ایجی کارمند ریوزو بود .
چهار شنبه 10 مرداد 1403
ساعت 22 ، جوجه بروستد بیست رفتیم . یک عدد فیله 240 - سوپ 20 - نوشابه 33 - جمعا 293
تماشای بسکتبال آمریکا و مسابقات ژیمناستیک
پنج شنبه 11 مرداد 1403
قطعی شبکه خانم حسینی - سیم 8 شبکه قطع می باشد و کامپیوتر آی پی نمی گیرد وبه شبکه وصل نمی شود .
با لن تستر چک کردم و متوجه شدم سیم 8 روشن نمی شود و قطع است . برای همین از اتاق دیگری آزمایش کردم و دیدم تمامی چراغ سیم ها درست است و روشن می شود .
شام رفتیم بوستان معلم . ناهید خانم ماکارونی درست کرده بود و در پارک میل کردیم
جمعه 12 مرداد 1403
شنبه 13 مرداد 1403
بانک آینده رفتم و دو میلیون به حساب پدرم اضافه کردم .جمعا 53 شد .
خرید نان لواش و بربری
بازار رفتیم با ناهید خانم و برای روضه میوه خریدم . شلیل - سیب - آلو - خیار - ساعت 9:30 رفتیم و 11:30 برگشتیم . هوا گرم بود اما میوه خوبی خریدیم . 770 میوه شد و 308 هم شیرینی برای 65 نفر
ناهار را منزل مادرم میل کردیم با محبوبه خانم - قورمه سبزی
عصر رفتم تعویض روغنی طیبا - در کیلومتر 241 روغن ، فیلتر روغن ، هوا را تعویض کردم . 725 هزار شد .
خرید لامپ 12 وات از الکتریکی حامد 45-02833234176
خرید دستگیره درب ورودی 140- ابزار یراق حسینی 02833336198
شام منزل پدرم بودیم و ساعت 23 رسیدیم منزل .
یک شنبه 14 مرداد 1403
شام منزل علی آقا رفتیم و لوبیا پلو میل کردیم .
دو شنبه 15 مرداد 1403
خرید چای قلم دو از موسی زاده - 160
مغازه محمودآقا رفتم . 19 الی 22:20 - تابلو فلزی و لوستر و گلدان فروختیم . یک عدد آباژور را نشان کردم برای خرید .
شام منزل علی آقا رفتیم .
سه شنبه 16 مرداد 1403
چهارشنبه 17 مرداد 1403
کسب نشان طلا توسط ساروی و نشان برنز توسط خانم مبینا نعمت زاده ، یکی از لذت بخش ترین خاطرات این روز بود
استخر رفتم ساعت 21:30
شام منزل علی آقا رفتیم و املت میل کردیم .
پنج شنبه 18 مرداد 1403
شب رفتم برای خرید ذغال . ذغال کبابی می خواستم اما فروشند ذغال قلیان داد و یک کارتن 7 کیلو را 130 خریدم
لیوان یک بار مصرف خردیم 30 -
هندوانه خریدم .
شب وسایل سفر به دورنیکا را آماده کردیم .
جمعه 19 مرداد 1403
ساعت 7:15 رسیدیم منزل پدرم و منتظر شدیم بقیه آماده شوند .
ساعت 8 حرکت کردیم . در پایگاه کوهین ساعت 8:30 صبحانه را میل کردیم .
ساعت 10 بود رسیدم دورنیکا . هوا ابری بود و خنک تر از شهر خودم . 40 هزار ورودی دادیم و وراد شدیم و در زیر سایه درخت که به منقل هم نزدیک بود ، زیر انداز انداختیم و رودخانه هم در روبرویمان بود .
دورنیکا طبیعت زیبایی داشت و سرویس بهداشتی تمیزی داشت و فرنگی هم داشت . محیط نسبتا تمیز بود اما باز هم بطری نوشابه و آب معدنی پیدا می شد روی زمین . خلاصه ناهار را ساعت 13:45 میل کردیم و میوه و میل کردیم . بعد از چرت میان روزی هندوانه میل کردیم و ساعت 16 حرکت کردیم . در رودبار توقف کردیم و مربای بالنگ 70 و کلوچه 12 عدد 98 خریدیم و ساعت 19 بود رسیدیم منزل .
شب آنقدر خسته بودم که 10 دقیقه مونده بود به مسابقه تکواندوی مهران برخورداری ، خوابیدم و مسابقه را ندیدم . و مدال نقره را به ایشان تبریک می گویم .
شنبه 20 مرداد 1403
خرید نان و هماهنگی با جباری برای نصب دستگیره درب .
ساعت 17 رفتم با مادرم بانک جاویدان برای وام و برگشت اومدمیدم لوازم خانگی دیدیم و قیمت گرفتیم . یخچال جنرال 16 میلیون و فروشنده گفت دو قلو 50 میلیون .
رحمان عموزاد قهرمان بهشری هم در یک مسابقه زیبا در سه دقیقه نخست حریف خود را مغلوب کرد و به فینال رفت . چه کشتی بود تا مدت ها یادم نمیره .
ساعت 19 رسیدم منزل تا آقای جباری اومد و دستگیره را با مهارت خاصی نصب کرد .
آخر شب هم مسابقه امیر حسین زارع اهل آمل با حریف گرجستانی را دیدم و مدال نقره ایشان مبارک باشه . امیرحسین خیلی جنگنده کشتی گرفت و 10 بر یک عقب بود که 10 بر 9 شکست خورد .
اما آرین سلیمی ورزشکار کرمانشاهی توانست در یک مسابقه زیبا حریف بریتانیایی خود را شکست بده و دل ما را شاد کند .
یکشنبه 21 مرداد 1403
گرمای هوا
تماس با شرکت دوو برای سفارش خرابی یخچال پدرم . ثبت شد .
اختتامیه المپیک با حضور حسین توکلی و علیرضا حیدری را در شبکه ورزش را تماشا کردم .
دوشنبه 22 مرداد 1403
همسرم و مادرم را رسوندم مطب دکتر طارمی
مغازه محمودآقا رفتم ساعت 19 الی 22:20 و یک عدد آباژور خریدم 700
بعد از مغازه رفتیم منزل آقا مهدی را در کوچه بن بست فردیس دیدیم و ساعت 23:45 رسیدیم خانه
سه شنبه 23 مرداد 1403
خرید میوه از بازار - هلو انجیلی درهم 25 - خیار و گوجه 25 - آلو سیاه 32 - انجیل 40 - سیب زمینی و پیاز 10
عینک پدرم را گرفتیم . نه میلیون و نیم شد . عینک عرشیا 02833337297 و 09929480797
روبینی عینک مادرم را عوض کردیم و برای پدرم میوه خریدم و رسوندمشون خانه
یخچال دیپوینت را که از مجید آقا خریده بودند آورد در منزل پدرم .
شب رفتیم منزل علی آقا
چهار شنبه 24 مرداد 1403
امروز کمی هوا خنک شده بود در مقایسه با روزهای قبل .
اسماعیل و عمویش هم دیشب رفتند کربلا و این هفته سر کار نیستند .
پنج شنبه 25 مرداد 1403
وزش باد ملایم در اویل صبح و کاهش سه تا 5 درجه ای هوا
بر روی کامپیوتر های 324 مهارتی - ویندوز 7 با فلش وی تو ری ویندوز نصب کردم . vtory
شب مادرم خانم جان خورشت قیمه درست کردند و رفتیم منزل محمودآقا میل کردیم و تا 2 صبح اونجا بودیم .
جمعه 26 مرداد 1403
شب مادرم لوبیا پلو درست کردند و ناهید خانم هم لوبیا پلو درست کردند و رفتیم بوستان معلم . ما هم چای با گلاب و میوه بردیم . هوا خنک بود و باد خوبی می وزید . شام را میل کردیم و ساعت 11:40 رسیدیم منزل .
شنبه 27 مرداد 1403
شهرداری برای پرداخت عوارض و پسماند تخفیف گزاشته بود و رفتم پرداخت کردم . 142 عوارض شد و 230 پسماند با جایزه خوش حسابی قسط مسکن را پرداخت کردم و یوروستومی برای پدرم خرید م و اومدم خانه
شب هم رفتیم برای همسرم قطره چشم خریدم با چشم بند و لامپ چراغ خواب خریدم با سیم برای آباژور رفتیم منزل علی آقا .
یک شنبه 28 مرداد 1403
جراحی لاسک چشم همسرم
خرید گوشت از آقا مهدی توسط علی آقا برای خودم و پدرم . حدود 5.5 کیلو شد دو میلیون و ششصد هزار تومان
آقا مهدی گلابی و هلو انجیلی هم دادند که من هم به ناهید خانم و پدرم یک ظرف دادم
دو شنبه 29 مرداد 1403
نصب برنامه پایتون بر روی کلاس 324 انجام نشد و دلیلش منقضی بودن ویندوز7 بود . اومدم از سایت 410 خودم برنامه مخصوص ویندوز 7 را در فلش کپی کردم و برای نصب بردم .ضمنا فلش نصب ویندوزم هم ویروسی شده بود . نصب ویندوز حدود 20 دقیقه با فلش طول می کشید برای سیستم های با مشخصات اونجا . حدود 29 سیستم هست .
مغازه محمود آقا با موتور رفتم . یک زوج جوان با خانواده هاشون اومدند و یک عدد ساعت دیواری نقره ای لوتوس خریدند .5900
ساعت 22:25 بود رسیدم منزل و با همسرم شام میل کردیم .
سه شنبه 30 مرداد 1403
ساعت 9:30 رفتیم مطب دکتر قاجار برای ویزیت چشم همسرم و در مطب اعظم خانم زن سعید آقا را هم دیدیم .
دکتر ویزیت کرد و گفت شنبه ساعت 10 بیایید برای برداشتن پانسمان چشم .
ادامه نصب برنامه پایتون
چهار شنبه 31 مرداد 1403
اداره شهرداری رفتم و عوارض جدید منزل پدرم را گرفتم که آخرین روزی بود که تخفیف داشت . 60 تومان تخفیف فقط برای امسال داشت .
جلسه دفاع عرفان برگزار شد و نمره اش 20 شد . حمدی ، زیبا خانم و منیژه خانم هم بودند .
برنامه پایتون را روی کامپیوتر ها با موفقیت نصب کردم . مهندس صادقی هم vmware 12 نصب کرد با دیپ فریز
استخر رفتم و از آقای اسماعیل زاده کالباس خریدم و شام میل کردیم
جمعه 1 تیر ماه 1403
صبح رفتم بازار و خردی کردم . طالبی 30 - زردآلو 80 - هلو 70 - خیار 35
پاتن جامه رفتم و یک عدد پیراهن خریدم 550 - شلوار سبز 650 - تی شرت 190 -
منزل پدرم رفتم و طالبی را تحویل ایشان دادم و کابل آنتن ناهید خانم را عوض کردیم با امیر .
جاوید ساعت 19 اومد منزل ما و شب رفتیم پارک و رستوران بیست و بروستد میل کردیم . 640
باد خنکی می وزید و هوا نسبتا خنک بود .
شنبه 2 تیر ماه 1403
آموزشگاه نرفتم و کنسل کردم .
جاوید را بدرقه کردم ساعت 8 رفت . شب پیام دادم گفت گرگان خوابیده تا استراحت کنه .
آغاز امتحاناتدانشگاه و الکترونیکی - امسال به جای 5 نوبت 4 نوبت امتحان داریم .
واریز حقوق به همراه افزایش حقوق 1403 تقریبا سه میلیون و سیصد اضافه شد .
شب منزل پدرم رفتم تا صورتحساب را به ایشان بدهم . سه میلیون به من داد . صورتحساب را فراموش کردم ببرم .
دایی جان هم کارت دعوت عروسی محمد را آورد .
یک شنبه 3 تیر ماه 1403
در ایرنیک احراز هویت انجام دادم و دامنه ام را ثلت کردم . باید ایمیل و تلفن بدهم و هر کدام شماره ای که می آد را در صفحه مربوطه وارد کنم تا تایید بشه .
مطب دکتر دندان رفتم و دکتر فریم یا روکش را روی دندانم گزاشت و تست کرد و گفت بروم تا هفته بعد .
خیابان خیلی ترافیک داشت و رگبار باران داشتیم . هوا هم کمی خنک شده بود .
مسابقه فوتبال آلمان با سویس را دیدم که دنیله اورساتور 48 ساله قضاوت می کرد و نتیجه یک بر یک شد .
دوشنبه 4 تیر ماه 1403
سه شنبه 5 تیر ماه 1403
چهار شنبه 6 تیر ماه 1403
پنج شنبه 7 تیر ماه 1403
مامور تیپاکس اومد و 101000 پول بسته ام شد . پیگیری 323064964344/213378
بسته به دستم رسید اما وقتی باز کردم دانگل ماوس توی جعبه نبود . یک پلاستیکی بود که پیچیده شده بود و خبری از دانگل نبود .
تدریس کلاس خصوصی اکسل - 16:30 الی 18 - ویلوکاپ و sumif , sumifs را تدریس کردم . رمز لپ تاپ شون را هم تغییر دادم .
شام منزل علی آقا بودیم و کله پاچه با محمودآقا میل کردیم .
جمعه 8 تیر ماه 1403
خرید میوه از بازار - طالبی 27- هندوانه 20 - خیار 38 - سیب 80 - زردآلو 70 -
دو عدد مرغ از آقا مهدی خریدم و علی آقا پاک کرد و طعمدار کرد - 510 شد 02833554391
دومین جلسه خصوصی کلاس اکسل 17 الی 18:30 برای خانم جهانشاهی برگزار شد . توابع count , countif , ifs را تدریس کردم . مودم وای فای منزلشون کار نمی کرد چک کردم اما به نظر می رسه از مخابرات هست .
شام منزل پدرم بودیم و با ناهید خانم و جواد آقا جوجه کباب میل کردیم . 14 تا سیخ شد
شنبه 9 تیر ماه 1403
کلاس اکسس برگزار کردم .
تماشای فوتبال یورو - آلمان بر دانمارک پیروز شد .
یک شنبه 10 تیر ماه 1403
مادرم و همسرم را رسوندم کفش فروشی خیابان دانشگاه تا مادرم برای جشن عروسی محمد دایی جان کفش بخرد و 750 خرید .
کلاس خصوصی ویندوز و ورد با خانم رمضانی ساعت 19 برگزار شد . مباحث ویندوز 10 را گفتم . نحوه نوشتن نامه اداری و کشیدن جدول را با موضوع اضافه کاری گفتم .
دو شنبه 11 تیر ماه 1403
ساعت 19 رفتم مغازه محمود آقا . هفته پیش باطری صفحه کلید خراب بود و نشد کار کنم .
شام منزل محمودآقا میل کردیم و آش خوردیم و تماشای فوتبال پرتغال و اسلونی ساعت 12 بود رسیدم منزل .
باطری ریموت درب پارکینگ خراب شده و درب باز نمیشه . واقعا باید همیشه ریموت
سه شنبه 12 تیر ماه 1403
تعویض باطری ریموت درب پارکینگ منزل - آقا سجاد لوکس فروشی اتوموبیل 30- 02832556095
منزل پدرم رفتم و یخچال را تنظیم کردم . 7 درجه یخچال و 18 درجه فریزر به گفته آقای رجبی کارشناس دوو
تماشای فوتبال ترکیه و ارتریش و حذف اتریش توسط ترکیه
چهار شنبه 13 تیر ماه 1403
منزل پدرم رفتم و چای خشک و روغن یک کیلویی را به ایشان دادم .
شام منزل علی آقا رفتیم و آلبالو پلو میل کردیم . سریال گرگ و میش هم داشت پخش می کرد .
پنج شنبه 14 تیر ماه 1403
جشن عروسی محمد رفتیم با پدرم و جوادآقا و ناهید خانم . ساعت 21:15 رسیدیم و ساعت 1:30 برگشتیم . غذا سلف سرویس بود و یک میلیون کادو دادیم .
جمعه 15 تیر ماه 1403
خرید میوه از بازارچه سپه - سیب زمینی 17 - خیار بوته 35 - گوجه 20 - زردآلو 80 - بامیه 80 - برنج 100
منزل حاج غلام رفتیم و منیژه هم بود .
شنبه 16 تیر ماه 1403
کلاس فن گستران برگزار شد . اکسس درس دادم .
خرید قرص زینک از داروخانه ابوترابی 143 - خرید کیسه یوروستومی 5 عدد 260 شد
امتحانات الکترونیکی هم برگزار شد .
تماشای فوتبال ترکیه و هلند و انگلیس با سویس .
یک شنبه 17 تیر ماه 1403
امروز هوا گرمتر از هر روز بود و فشار آب کم بود طوری که آبگرمکن روشن نمی شد .
شام رفتیم منزل پدرم و قیمه میل کردیم . یوروستومی را تحویل پدرم دادم .
دوشنبه 18 تیر ماه 1403
تعویض سویچ شبکه دفتر آقای مرادی با هاب 24 پورت dlink
ساعت 19 رفتم مغازه محمودآقا و تا 22 اونجا بودم . فاکتورهای خرید را ثبت کردم و تسویه نقدی زدم . بعضی از اقلام های فاکتور جدید بود که اول اومدم تعریف کالا را انجام دادم و سپس در بخش فاکتور خرید ثبت کردم .
شام رفتم منزل علی آقا و ساعت 12:30 بنزین زدم و اومدم منزل .
سه شنبه 19 تیر ماه 1403
شام منزل محمود آقا رفتیم . آقا مهدی مرغ آورده بودند و مادر جون پخت کردند و میل کردیم . ساعت 10 رسیدیم و ساعت 12:30 برگشتم .
تیم ملی فوتبال فرانسه از اسپانیا 2 بر یک شکست خورد .
چهار شنبه 20 تیر ماه 1403
پنج شنبه 21 تیر ماه 1403
جمعه 22 تیر ماه 1403
برگزاری کنکور سراسری 1403 - ساعت 8:30 شروع شد و سه ساعت طول کشید .
شام رفتیم بوستان الغدیر و همسرم ماکارونی درست کرد . در پارک هم حسن آقا را هم دیدیم و یک ساعتی را با هم نشستیم . هوا باد ملایمی می وزید اما در طول روز هوا گرم بود .
شنبه 23 تیر ماه 1403
آخرین کلاس آموزش ICDL بر گزار شد . اینترنت را آموزش دادم .
ساعت 18 رفتم دندانپزشکی و خانم دکتر روکش دندان را برایم نصب کرد .
آژانس مسافرتی قاصدک رفتم برای قیمت تور .ساعت کاری تمام شده بود و مدیر گفت فردا زنگ بزنید .
هوا گرم بود اما شب باد ملایمی می وزید .
یک شنبه 24 تیر ماه 1403
اداره رفتم
تماس گرفتم با آژانس و قیمت ها را تلفنی دادند .
دوشنبه 25 تیر ماه 1403
تاسوعای حسینی و تعطیل بود .
رفتیم با همسرم و شکوفه خانم سبزه میدان و عزاداری را تماشا کردیم و ساعت 22 رفتیم منزل محمود آقا شام قیمه نذری میل کردیم .
سه شنبه 26 تیر ماه 1403
با پدرم و مادرم رفتیم خیابان تهران قدیم برای مشاهده عزادای روز عاشورا
چهارشنبه 27 تیر ماه 1403
اداره تعطیل بود
آژانس نیکی گشت رفتم . توپراک را قیمت داد 7.5
آژانس آسمان پرواز رفتم .
آژانس قاصدک رفتیم و بلیط را گرفتیم .02833347539
آژانس پرنیان قاصدک تکتازان عرش
پنج شنبه 28 تیر ماه 1403
مغازه محمود آقا رفتم از ساعت 11 الی 14
آقا امید برایم لیر گرفت - 1970
شام رفتیم بوستان الغدیر - قیمه نذری میل کردیم
جمعه 29 تیر ماه 1403
خرید سیگار کنت 8 از حاج محمد سه بوکس 915 هزار - هر بوکس 305
خرید هندوانه برای خودم و پدرم - کیلویی 15
شنبه 30 تیر ماه 1403
ساعت 21:30 با ماشین شکوفه خانم رفتیم عوارضی زنجان تا با اتوبوس برویم خوی .
یک شنبه 31 تیر ماه 1403
ساعت 6 صبح رسیدیم خوی و در ترمینال بودیم . نماز را خواندیم و منتظر شدیم تا با ون برویم مرز رازی
خرید سیگار کنت 8 از ترمینال - سه بوکس 990 - هر بوکس 330
از خوی تا مرز حدود یک ساعت رفتیم . ساعت 11 رسیدیم مرز و تا 14 معطل بودیم . مرز نشینان هم برای عبور از مرز اومده بودند و بسیار شلوغ بود . حدود 4 ساعت در مرز بودیم . هوا گرم بود . بالاخره ساعت 14 بود که سوار ون شدیم و رفتیم وان .
6 بوکس سیگار را دادیم به آقای راننده و 2000 لیر گرفتیم .