چالش اشتراک گذاری پرینتر :
یکی از چالش های مهم در پشتیبانی فنی این است که چطوری پرینتر را برای سایر کامپیوترها اشتراک بگذاری و درست کار کنه و قطع نشه .به دلایل مختلف باید یک پرینتر برای شخص دیگری اشتراک گذاشته بشه . وقتی که یک پرینتر هست در اتاق و چند کاربر کامپیوتر وجود دارند . وقتی که پرینتر همان اتاق خراب میشه و باید پرینتر اتاق دیگری را برای همان اتاق اشتراک بگذاری . وقتی که یک کامپیوتر به اون کامپیتر وصل نمیشه تا پرینتر را اشتراک بگذاری و باید یک پرینتر دیگری را اتصال بدید .
چالش تصویر ندادن پروژکتور :
وقتی که یک ویدئو پروژکتور کاملا خوب کار می کنه اما در یک روز خاص و مهم تصویر نمی دهد . و تعویض کابل و مبدل ها بی نتیجه است .
خطای 504 سایت
وقتی که می خواهید وارد سایتی بشوید و مثلا فیش حقوقی را دریافت کنید و سایت باز نمیشه و این خطا ظاهر میشه .
شنبه 1 دی 1403
مطب درمانگاه نوذری - دکتر فکری ویزیت کرد و دارو و سرم داد و بعد از آن همسرم را رسوندم مدرسه
ویزیت 120 و دارو 113 و سرم 100 تلفن 025833680051
شب رفتیم دنبال فاطمه خانم و رفتیم منزل محمودآقا به مناسبت روز مادر . آقا مهدی و آقا رضا هم اومدند و میوه و شیرینی میل کردیم و ساعت 12 اومدیم منزل . شب خیلی سرد بود . 500 هم کادوی روز مادر دادیم .
یکشنبه 2 دی 1403
ساعت 14 برق قطع شد و کامپیوتر و شبکه برق نداشت . چالشی که من داشتم این بود که کامپیوترهای بخش خدمات به برق اضطراری وصل باشند و سویچ هم خاموش نباشه برای همین باید کامپیوتر ها و ادوات شبکه مثل سویچ و هاب را مشخص می کردم تا به برق اضطراری وصل باشه .
دوشنبه 3 دی 1403
قطع برق ساعت 14 الی 16
سه شنبه 4 دی 1403
امروز قطع برق نداشتیم
مذاکره برای امتحانات
چهارشنبه 5 دی 1403
خرید میوه از چهارشنبه بازار - پرتغال جداکرده 25 - لبو 30 - انار 50 - سیب 35 - سیب زمینی 35-
انار را دان کردیم و شب بردیم منزل علی آقا - انار بسیار شیرین بود و مورد توجه قرار گرفت .
ساعت 22 رفتیم مغازه محمود آقا و هدیه روز مادر را گرفتیم و با همدیگر رفتیم منزل مادرخانم و هدیه را تقدیم کردیم .
پنج شنبه 6 دی 1403
آماده سازی سالن و مخزن برای امتحانات .
شام منزل پدرم بودیم و کنسرو ماهی میل کردیم .
جمعه 7 دی 1403
اینترنتی برای علی آقا نوبت دکتر قلب گرفتم . ساعت 8 صبح .
تدریس خصوص اکسل و تایپ و ورود اطلاعات با خ رمضانی از 9 الی 12
شام منزل علی آقا رفتیم و کپه میل کردیم .
شنبه 8 دی 1403
زهرا خانم از دکتر قلب برای علی آقا دستور اسکن هسته ای گرفتند و من هم تماس گرفتم و صحبت کردم تا نوبت پدرم را با علی آقا جابجا کنند و قبول کرد .
آغاز امتحانات و بارش برف زمستانی
یکشنبه 9 دی 1403
شام منزل علی آقا رفتیم و کوکو سبزی میل کردیم .
دوشنبه 10 دی 1403
علی آقا رفتند مرکز عکسبرداری قلب
سه شنبه 11 دی 1403
علی آقا برای انجام قسمت دوم رفتند عکس قلب انجام بدهند
چهارشنبه 12 دی 1403
هوا سرد بود و از برف و باران خبری نبود .
خرید میوه از چهارشنبه بازار - لبو سوا کرده 30 - پرتقال 25 - گوجه 45- سیب درهم 40 - تخمه آفتابگردان 80
پنج شنبه 13 دی 1403
جمعه 14 دی 1403
آزمون آتشنشانی
منزل علی آقا
شنبه 15 دی 1403
باز کردن چاه آشپزخانه ناهید خانم
یک شنبه 16 دی 1403
منزل قاسم دایی رفتیم برای عیادت . شیرینی خشک خریدم و رفتیم . پروتستات عمل کرده بود . 16 میلیون هزینه داشت و بیمارستان مهرگان .
دو شنبه 17 دی 1403
بارش برف در اوایل صبح
پاس گل مهدی طارمی در برابر آث میلان در ورزشگاه اول پارک ریاض عربستان
سه شنبه 18 دی 1403
خرید پنیر پیتزا برای شام
خرید آجیل از به بن
چهار شنبه 19 دی 1403
صبح رفتم سر کار اما بدنم کمی درد می کرد و بی حوصله بودم تا اینکه ساعت 11 برگشتم و رفتم دکتر
دکتر میلاد الماسی جیرنده ویزیت کردند و ، داروی آمپول پیروکسکام ایشان برایم مفید بود .
پنج شنبه 20 دی 1403
جمعه 21 دی 1403
شنبه 22 دی 1403
تعطیلی مدارس و ادارات و بانک ها به دلیل آلودگی هوا
گنجدار دیجی کالا رفتم و بسته اول را گرفتم . 6 تا تابلو پارکینگ . مابقی را تهیه نکرده بود گفت که تهیه می کنند.
گنجدار دیجی کالا رفتم و بسته دوم را گرفتم . هارد اس اس دی بود . برای لپ تاپ خودم گرفتم.
شب رفتم مطب دکتر اسماعیل زاده و ویزیت کرد و گفت چرک داره گلوت و حسابی دارو و آمپول داد . 5 تا آمپول جنتو مایسین و دو تا بتامتازون و یک آمپول پیرویسکام که داروخانه یادش رفت بده ومن هم چون یکبار رفتم برای ناقصی سرنگ و سرنگ گرفتم و از رفتار دکتر داروخانه حسابی مشعوف شدم دیگر آمپول را پیگیری نکردم .در ضمن دکتر روز 4 شنبه به من داده بود و کیبار زده بودم . پیروکسیکام برای آرام کردن درد بدن و عضلات هست که من متوجه شدم .
خلاصه نسخه دکتر مفید بود و بعد از تزریق حالم نم نم بهتر شد . شب هم تونستم شام بخورم و خوب خوابیدم و در خواب بدنم گرم شده بود و از شدت گرما زیرپیراهن و پیراهنم خیس شد. بعد که در اینترنت جستجو کردم دیدم که هر وقت بدن عفونت داشته باشه بدن در خواب خیس میشه . خلاصه نصف شدم بیدار شدم و لباسم را عوض کردم .
خرید ارزن و تخم کتان و کاور قفس و مینرال برای طوطی
خرید آرد و گلاب و ذرت از هاشمیان
یکشنبه 23 دی 1403
تعطیلی مدارس و برگزاری کلاس ها به صورت اینترنتی
درمانگاه امام خمینی رفتم و آمپول جنتامایسی دوم را زدم . ساعت 12 و 15000
خرید پرتغال تامسون خوشمزه و شیرین کیلویی 22 سوا کرده از فلکه سوم کوثر
گنجدار دیجی کالا رفتم و بسته دوم را گرفتم . سه تا تابلو پارکینگ با یک شوینده اشانتیون
دوشنبه 24 دی 1403
حضور در محل کار اما مدارس تعطیل بود و کلاس ها مجازی برگزار می شد .
همسرم را بردم درمانگاه امام سرم بزند . درمانگاه شلوغ بود اما ویزیت شدیم و برای تزریق سرم به ساختمان روبرویی رفتیم و انجام شد خدا را شکر . دکتر میلاد الماسی ویزیت کرد .
بعد از اینکه سرم همسرم تمام شد و حالش بهتر شد ، منزل علی آقا رفتیم و شام را میل کردیم و تا 2 رسیدیم منزل .
سه شنبه 25 دی 1403
روز پدر و تعطیلی بود . ساعت 11 رفتم منزل پدرم و جواد آقا و ناهید خانم هم بود و دیدار تازه کردیم . بعد با ماشین جواد رفتیم کارگاهش و بازدید کردیم و ساعت 2 هم رفتم خانه .
شب هم ساعت 19 رفتیم جشن عروسی دختر آقا جمشید ، هماسیه علی آقا . 45 کیلومتر مسافتش بود و 50 دقیقه طول کشید تا برسیم . ساعت 20 رسیدیم و تا 12 اونجا بودیم . آقا آرمین پسر آقا جمشید من را سر یک میز برد که فارسی بودند و خلاصه شام میل کردیم و یک منزل بودیم .
چهارشنبه 26 دی 1403
قرص های کوآموسی کلاو و سرماخوردگی خیلی بیحالم می کرد و نیاز به استراحت داشتم . صبح که از خواب بیدار شدم نمی تونستم سر کار بروم و خوابم می آمد و کمی دیرتر رفتم . ابتدا تزریقات رفتم تا جنتامایسین را بزنم و بعد رفتم محل کار
بعد از رسیدن به منزل هم گرفتم خوابیدم تا 8 شب و منزل پدرم هم نرفتم و گزاشتیم برای روز بعد . البته خود پدرم هم تماس گرفت و گفت پنج شنبه برویم .
پنج شنبه 27 دی 1403
صبح که از خواب بیدار شدم بازم خوابم می آمد و برای همین باز کمی خوابیدم و بعد رفتم سر کار .
قصد داشتم شام با بابام برویم بیرون غذا بخوریم و بروستد بخوریم و زنگ زدم که به بابام بگم گفت یه شب دیگر چون جواد هم امشب منزلشون هست .
جمعه 28 دی 1403
شب رفتیم نمایشگاه سوغات وهدایا که سالی چند بار برگزار میشه و من آش خریدم و میل کردیم و هوا سرد بود .
بعد از نمایشگاه رفتیم منزل علی آقا و سیرابی میل کردیم .
شنبه 29 دی 1403
روز اول پزشکی هسته ای بود و پدرم را بردم ولایت . از ساعت 7:30 تا 11 اونجا بودیم . اسکن هسته ای در دو مرحله است و دو روز هست . روز اول بعد از تزریق مواد به بدن ، باید خامه خورده شود و روز دوم نیازی به خوردن خامه نیست تا پزشک بگوید و یا باید تست ورزش انجام گیرد که بستگی به نظر پزشک و شرایط بیمار دارد .
حدود 650 کل هزینه اش هست با بیمه تامین اجتماعی و 150 بابت سرنگ و لوازم مصرفی و آب مقطر ، چسب لید هست که در مرکز پرداخت میشه . و با بیمه تکمیلی قرارداد ندارند و باید از نسخه و جواب و رسید پرداخت فاکتور بگیرید و به نماینده بیمه تحویل بدید .
یک شنبه 30 دی 1403
آخرین روز امتحانات بود . امتحان زبان پیش دانشگاهی بود که به صورت هماهنگ برگزار می شد .
روز دوم پزشکی هسته ای بود و پدرم را ساعت 10 بردم و ساعت 13 تمام شد .جواب اسکن را فردا می دهند و باید بروم و بگیرم . منشی مرکز هسته ای خانم حسنی بسیار با اخلاق و مسلط به کارشون هستند و جا دارد از ایشون و مجموعه هسته ای ولایت تشکر ویژه ای داشته باشم . خدا خیرشون بدهد .
شب بربری آزاد خریدیم دو عدد دانه ای 9000 و رفتیم منزل علی آقا آش شلغم میل کردیم . هوا سرد بود و ما هم لیمو شیرین آبدار و شیرین بردیم و میل کردیم .
پانسیون یا کتابخانه مطالعاتی جدید
نقاط ضعف پانسیون :
صدای نمازگران هنگام اذان به داخل پانسیون می آید .
طراحی سیم های برق شکیل نیست
وجود خالی فناوری حضور و غیاب و نبودن کارت عضویت الکترونیکی
اینترنت موبایل بسیار ضعیف است چون در طبقه پایین است .
کامپیوتر برای کپی و فتوکپی و پرینت نیست
بروشور و روزنامه برای مطالعه ندارد
بوفه برای خرید خوراکی نیست .
نکات مثبت
فضای تمیز و خوب
فضای مطالعه جدا برای آقایان
روشنایی مناسب برای هر میز
نزدیکی به اتوبوس و تاکسی
نزدیکی به مسجد و سوپر مارکت
پنج شنبه 1 آذر 1403
شام منزل علی آقا و حضور محمودآقا
جمعه 2 آذر 1403
شام منزل پدرم
شنبه 3 آذر 1403
ماشین را کارواش بردم . 70 شستشو 40 جارو برقی
اداره بیمه رفتم و فاکتور بیمه را تحویل دادم و رسید گرفتم
شنبه بازار رفتم و میوه برای خودم و پدرم خریدم . انار شیراز 30 - گوجه 45 - هویج 12.5 - بادمجان 15 - کدو 30 - لیمو شیرین 40 - سیب زمینی 30
بانک جاویدان رفتم و متصدی مبلغ را در دفترچه ام به روز کرد . 11 الی 25 هر ماه باید برای وام تقاضا بدهیم .
یک شنبه 4 آذر 1403
خرید گوشت تعاونی 2 کیلو 620
تعمیرکار دوربین مدار بسته ساعت 9:40 شب اومد و دستگاه را دید . من بردم به سختی به تلویزیون وصل کردم تست کردم که شاید پورت وی جی ای باشه و خراب باشه و از اچ دی ام آی تصویر بگیرم یا شاید مونیتور خراب باشه اما تصویر نداد و آدابتور دستگاه را هم تست کردم باز تصویر نداد و اوستا برد برای تعمیر .
یکبار دستگاه جواد هم این طوری شده بود و هاردش خراب بود که تصویر نمی داد .
منزل علی آقا رفتیم و مرغ روی سنگ پخته شده میل کردیم .
دو شنبه 5 آذر 1403
شام منزل علی آقا بودیم و کتلت میل کردیم . گوشتی که خریده بودم را دادم به علی آقا و ایشان برایم یک کیلو کوشت شتر هم اضافه کردند و 280 هم دادم و تحویل دادند
سه شنبه 6 آذر 1403
خرید شیره برای پدرم 1200
تماشای بازی اینتر و لایپزیک - مهدی تارمی هم از اول تا 65 بازی کرد . اینتر برنده شد
چهارشنبه 7 آذر 1403
همسرم را بردم درمانگاه
داروخانه اخوان 02833782034
داروخانه دکتر شهاب 02833775585
پنج شنبه 8 آذر 1403
باشگاه بدنسازی رفتم
جمعه 9 آذر 1403
تعویض یوروستومی پدرم ساعت 10 خرید حلیم و سنگک
شنبه 10 آذر 1403
خرید میوه از شنبه بازار - انار درهم 25- نارنگی 25- شلغم 25 - فلفل دلمه 50 - خیار 35 - زیتون 135
تعویض تیغه برف پاکن ماشین 100
شام منزل پدرم و قاسم دایی هم اونجا بودن
حسین دیسک تراش برای تراش دیسک ترمز که وقتی نیاز به تعویض دیسک باشه استفاده می شود . 09122825175
هوا سرد شده است
یکشنبه 11 آذر 1403
یکی از کیس های سایت را برای تعمیر آوردم دفترم . کیس هارد دیسک نداشت . یک عدد هارد دیسک تهیه کردم و ویندوز نصب کردم . وقتی اومدم نصب کنم دیدم باید براکت داشته باشه . براکت هم تهیه کردم و به هارد نصب کردم و کیس را بستم .
عکس براکت در زیر هست .
نصب دستگاه دوربین جدید برای ساختمان
دساگاه قبلی سوخته بود و مجبور شدیم یک دستگاه دیگر بخریم . ساعت 22 شب اوستا حسین مجدید اومد و نصب کرد . وقتی وصل کرد تصویر دوربین کثیف بود که با تمیز کردن تصویر خوبی داشت .
بعد از نصب رفتیم منزل علی آقا و شام میل کردیم . هوا سرد شده بود .
دو شنبه 12 آذر 1403
سرویس کامپیوتر های سایت کامپیوتر - یکی از بدترین کارهایی که تا حالا تجربه کردم . بی فایده به نظر می رسه . هر بار سرویس می کنم باز خرابی داره . این طوری نمیشه استاد باید به دانشجویان یاد آوری کنه نکات لازم را و دانشجو ماوس و صفحه کلید را جابجا نکنه و در پایان کامپیوتر را خاموش کنه ودوشاخه برق مونیتور را در نیاره و گوشی موبایلش را شارژ کنه و کامپیوتر را مختل کنه .
همچنین دانشجو باید متوجه باشه که این وسایل برای سایر دانشجویان دیگر هست و در نگهداری اون تلاش کنه و بی اهمیت نباشه .
سه شنبه 13 آذر 1403
سردی هوا
آرایشگاه محمد با موتور رفتم ساعت 19 . 120
چهارشنبه 14 آذر 1403
تشیع شهدای گمنام
حرکت به سمت رودسر ساعت 15 و ساعت 19 رسیدیم . جاده خلوت بود فقط سنگر ترافیک داشت .
پنج شنبه 15 آذر 1403
ساحل رفتیم و ماهیگیری را دیدیم .
ناهار جوجه کباب میل کردیم
شام بال و بازو کبابی در کلاچای میل کردیم . ;کباب سرای شب نشین نبش میدان در ورودی کلاچای
تجربه من از هتل پاپیون :
آذر ماه 1403 به این هتل سفر کردم و اقامت داشتم . تجربیات خودم را به صورت دقیق و فنی می نویسم تا برای خودم و مطالعه کنندگان راهنمای خوبی باشه .
ماشین را در پارینگ مقابل هتل پارک کردم و پذیرش با رفتار خوب ما را پذیرش کرد و کلید اتاق را به ما داد . خوشبختانه آسانسور سالم و روان بود . داخل اتاق که شدم تمیز و خوب بود فقط موکت و لوستر و صندلی غذاخوری و پرده مدل قدیمی بود و نیاز به تعویض داشت . شب هم کمی صدا داشت که به خاطر دوجداره نبودن پنجره ها بود . در اتاق تلویزیون و فلاسک و کمد و رختخواب اضافی وجود داشت و انصافا هم گرم بود و فشار آب بسیار خوب بود .صبحانه رایگان که پنیر کاله و کره و مربای هویج با چای اصل شمال و بربری میل کردیم و ناهار جوجه کباب را رزرو کردیم و با ماشین رفتیم ساحل کناری هتل و صید ماهیگیری را دیدیم و ساعت 1 ناهار را میل کردیم و برای شام نزدیک هتل فست فود و ساندویچی نبود و رفتیم کلاچای شام میل کردیم .
به طور کلی هتل کمی به نورپردازی و به روز رسانی نیاز داره و رنگ اتاق هم با پرده اینا مطابقت نداره که باید اصلاح بشه .
هر تخت نفری 220 و غذا پرسی 210 و صبحانه رایگان داشت .
با تشکر از سایت خوب گوگل
کمال آذر 1403
شام را در فست فود شب نشین در کلاچای میل کردیم . نیم کیلو بال و بازو و یک سیخ قارچ 190
جمعه 16 آذر 1403
حرکت به سمت انزلی ساعت 10 . از جاده خمام جعفر آباد رفتیم و 13:30 رسیدیم . در رستوران حاج مرتضی ناهار ماهی قزل میل کردیم . غذا 10 درصد هم مالیات دارد که به مبلغ اضافه می شود . یک پرس ماهی قزل با دو عدد برنج و یک عدد نوشابه و یک کاسه زیتون پرورده 746500 در ساعت 14:40
تلفن حاج مرتضی : 09111843206
01344444410 و 11
چلو ساده 55 و خوراک ماهی قزل آلا 445 و زیتون پرورده 90 و نوشابه قوطی 26400 و سبزی پلو 65
ساعت 17 از انزلی برگشتیم و ساعت 19:30 بعد از ترافیک سنگین سراوان رسیدیم عوارضی رشت و من دو ساعت چرت زدم و ساعت 22:30 حرکت کردیم و ساعت 1 رسیدیم منزل .
شنبه 17 آذر 1403
خرید میوه از شنبه بازار - انار و سیب 35 - شلغم و پرتغال 25 -
منزل پدرم رفتم و کلوچه و زیتون را تحویل دادم ساعت 17 و با موتور برگشتم . هوا سرد بود .
یک شنبه 18 آذر 1403
دوشنبه 19 آذر 1403
پکیج بوتان ما خاموش شد و چراغ قرمزش روشن شد . با آقای آموزگار تماس گرفتم و ساعت 20 بود که اومدند باز کردند و با خود بردند برای تعمیر
سه شنبه 20 آذر 1403
صبح رفتم اداره آب و شماره اشتراک را دادم و شماره بدنه کنتور را داد . گفت با اسکاچ روی کنتور را تمیز کنید تا شماره بدنه را پیدا کنید . خلاصه به سختی شماره بدنه را پیدا کردم و کنتور شماره 5 بود که بهش گفتم و قبض آب را پرداخت .
استاد جواد ساعت 8 بود اومد برای دیدن چکه کردن سقف دستشویی و گفت از دستشویی بالاست و از کولر گازی نیست .
تماشای فوتبال اینتر و بایر لورکوزن و باخت اینتر . مهدی طارمی هم بازی کرد .
چهارشنبه 21 آذر 1403
پنج شنبه 22 آذر 1403
بیمارستان ولایت رفتم تا برای پدرم نوبت اسکن هسته ای قلب بگیرم .
جمعه 23 آذر 1403
پیتزا پله رفتیم . یک عدد پیتزا دو نفره مخلوط 195 و سوپ جو 50 شد 245 ساعت 23 تلفن 02833338689
شنبه 24 آذر 1403
تعطیلی مدارس ابتدایی در نوبت صبح به دلیل آلودگی هوا
خرید از شنبه بازار
یک شنبه 25 آذر 1403
تعطیلی مدارس و دانشگاه ها به دلیل برودت و سرمای هوا
قطعی برق از ساعت 11 الی 13
شام منزل علی آقا رفتیم و مسابقات وزنه بردای هم دیدم و هوا سرد بود
دو شنبه 26 آذر 1403
تعطیلی مدارس و دانشگاه ها به دلیل برودت و سرمای هوا
قطعی برق از ساعت 14 الی 16
خرید حلیم از سحر
خرید لامپ از الکتریکی بهرامی سه عدد 114000 تلفن 02833329998
سه شنبه 27 آذر 1403
قطعی برق از ساعت 10 الی 12
تعطیلی مدارس و دانشگاه ها به دلیل برودت و سرمای هوا
پرداخت قسط مسکن
خرید ماهی تابه برای روز مادرم از یوینیک به قیمت 970 و تلفن 02833675770
خرید ماست و مایع خاکستر و تاید برای پدرم و ملاقات با جواد آقا در منزل پدرم و نصب بخاری برای پدرم
شب تولد مادرجون بود و من انار دان کردم و بردیم منزل فهیمه خانم و ساعت 23 شام میل کردیم . ماکارونی . مهناز خان هم بودند . ما 500 هدیه دادیم و علی آقا دو میلیون . من هم با محمد امین فوتبال بازی کردم توی اتاق .
چهارشنبه 28 آذر 1403
صبح ساعت 8 رفتیم دنبال علی آقا تا برویم آندوسکوپی و کلونوسکوپی . ساعت 9 رسیدیم بیمارستان و قبض ها را با تکنولوژی جدید پرداخت کردیم . دو میلیون وچهارصد آندوسکوپی بود که با بیمه تکمیلی آتیه سازان شد 700 و دومیلیون و هشتصد کلونسکوپی بود که با بیمه تکمیلی شد یک میلیون . خلاصه ساعت 9:45 علی آقا رفت داخل و 10:30 آمد بیرون .بعد از آزمایش بیمار کمی سرگیجه دارد برای داروهایی که خورده و دستشویی زیاد می رود . خلاصه ساعت 12 رسیدیم منزل
نمونه آزمایش معده را هم دادیم آزمایشگاه بهار که فقط اون این آزمایش را قبول می کرد و یک هفته می کشه تا آماده بشه .
خرید انار از چهارشنبه بازار کیلویی 60 سوا کرده و درهم 45 . تخم آفتابگردان هم 80 هوا خیلی سرد بود .
پنج شنبه 29 آذر 1403
ساعت 10 برق قطع شد و هوا کمی بهتر از دیروز بود . ساعت 12 رفتم از قنادی مهرگان دو کیلو شیرینی خشک خریدم 290 و کاهو 50 و کلم 40 برای پدرم و تحویل دادم و ناهار هم ماکارونی خوردیم همان جا و اومدم منزل .
ساعت 20 هم رفتیم درمانگاه مینودر و همسرم سرم زد و ساعت 21.30 رسیدیم منزل 02833782034
سرم 95000 و ویزیت 100000 و دارو 120000
لبو را گذاشتیم در قابلمه بپزه و انار هم دان کردیم تا آماده بشه برای فردا ببریم منزل پدرم .
مهدی طارمی هم بازی داشت برابر اودینزه و تماشا کردم.
قنادی مهرگان 02833670250 سه مدل شیرینی خشک گرفتم . فلور و دانمارکی
جمعه 30 آذر 1403
ناهار منزل پدرم بودیم به صرف آبگوشت برای همین صبح کمی زودتر بیدار شدم و لبو را گزاشتم بپزه و آماده شدیم بریم منزل پدرم .
ساعت 14 ناهار را میل کردیم که محبوبه اومد و کمی صحبت کردم و خوابیدم . عصر ها لوارم را روی میز چیدم و کمک کردم . اما نکاتی که در یلدای 1403 یاد گرفتم :
با توجه به تنوع خوراکی ها بهتر است کاسه درب درا خریداری بشه و در منزل باشه . من دونه ای 2500 کاسه یلدایی برای انار خریدم که بهتر بود یک کاسه درب در می خریدم .برای میهمانانی که نشد خوراکی را ببرند .
با اعضای خانواده هماهنگ بشه که یه چیز تکراری آورده نشه . مثلا دو نفر شیرینی نخرند .
به دلیل سردی هوا در این شب سعی کنید نوشابه خنک نخوردید چراکه به سرعت مریض می شوید .
روی هم چند چیز را نخورید که دل درد می گیرید یا عصبی می شوید مثل مبینا که دل درد گرفت . لبو و انار و آلبالو به صورت همزمان نخورید .
شام را زودتر از معمول میل کنید . ساعت 22 خوبه
چند قطعه عکس یادگاری از یلدای سال قبل داشته باشید و صحبت کنید
برای عکس با فامیل همان دقایق اول عکس بگیرید و به آخر شب که همه خسته یا کسل شده اند موکول نکنید .
وسیله ای برای سرگرمی خانوادگی مثل کتاب و فردوسی داشته باشید و سریال نبینید .
شب ساعت 23 :45 بود رسیدم منزل .