دنیای تجارت الکترونیک

دنیای تجارت الکترونیک

فن آوری اطلاعات و تجارت الکترونیک
دنیای تجارت الکترونیک

دنیای تجارت الکترونیک

فن آوری اطلاعات و تجارت الکترونیک

خاطرات آذرماه 1404

شنبه 1 آذر ماه 1404 

صبح ساعت 10 با پدرم رفتیم بانک ملت تا برای مصطفی پول حواله کنیم 

بانک پارسیان رفتیم با پدرم و گزارش واریز گرفتیم و 3 میلیون پول نقدی 

مغازه حاج محمد رفتیم و خرید کردیم و من هم برنج برداشتم - 3میلیون 200 و یک میلیون و ششصد پرداخت کردم .

جلسه دوم طراحی سایت با فتوشاپ برگزار شد . 


یک شنبه 2 آذر ماه 1404 

کامپیوترهای سایت 411 را سرویس کردم و برنامه اس پی اس را نصب کردم . 


دو شنبه 3 آذر ماه 1404 

شهادت فاطمه زهرا و تعطیلی 

مته آهن شماره 6 خریدم و پایه نگهدارنده آنتن را سوراخ کاری کردم تا نصب کنم . 


سه شنبه 4 آذر ماه 1404 

دورکاری به دلیل هوای نامساعد 

نصب آنتن انجام شد . 


چهارشنبه 5 آذر ماه 1404 

خرید مرغ شمال کیلویی 146 شد 497

خرید خرمالو 75 شد 297 برای خودم و پدرم 

خرید طلق چراغ عقب 405 شد 1200

تعویض روکش صندلی 405 شد 2500 دو میلیون و پانصد 

شام منزل علی آقا بودیم و کله پاچه میل کردیم . 


پنج شنبه 6 آذر ماه 1404 


جمعه 7 آذر ماه 1404 

جشن عروسی ملیکا - عمارت سفید - 95 کیلومتر بود و 90 دقیقه طول کشید تا برسیم - ساعت 18 حرکت کردیم و 19:30 رسیدیم به مقصد . 

خرید نارنگی 98 و سیب 75 برای پدرم از کوثر 


شنبه 8 آذر ماه 1404 

خرید میوه از شنبه بازار - انار 100 - هویج 30 - گوجه 75 - 


یکشنبه 9 آذر ماه 1404 

دریافت شلف خریداری شده از پست چی و 290 هزینه پست شد 

از ابزار اکبری ، رولپلاک خریدم 10 عدد - پیچ آهن هم از منزل پدرم برداشتم .


دوشنبه 10 آذر ماه 1404 


سه شنبه 11 آذر ماه 1404 

ساعت 12 پدرم را بردم درمانگاه امام خمینی و خانم دکتر مجیدی معاینه کرد و برای پدرم آمپول و یک ورق قرص داد .آمپول را تزریق کردیم و اومدیم . دکتر قرص فشار پدرم را تایید کرد و خواست نسخه قبلی پزشک را چک کند تا قرص ها را ببیند که چی بوده اما موفق نشد و پیامک کد رهگیری برای پدرم ارسال نمی شد. 

پدرم سرگیجه داشت .

آقای میرزایی را آوردم و شیر آب را برایم بست و 150 دادم . 220 هم شیر آب خریدم . 

تعویض چراغ خطر ماشین را انجام دادم با بوکس شماره 10 که از علی آقا گرفتم انجام دادم .

آموزش ساخت صندلی پروفیل با چوب ترمو 

شام رفتیم پیترا مخلوط و دو نفره پله میل کردیم 315 از 22 الی 23:30


چهارشنبه 12 آذر ماه 1404 

نظافت پیلوت انجام شد و 500 واریز کردم . 

اداره بیمه رفتم و فاکتور یوروستومی پدرم  را تحویل دادم .

لبو را پختیم و هویج را رنده کردم و مربا درست کردیم . 

کلاس طراحی سایت برگزار نشد . 


پنج شنبه 13 آذر ماه 1404 

خرید دستگاه جوش رونیکس 6800 

تکمیل فرم وام مهربانی 

شام منزل علی آقا رفتیم و سیرابی میل کردیم .


جمعه 14 آذر ماه 1404 

بازار رفتم و میوه خریدم . انار 100 - نارنگی 90 - ارزن 55 - خیار73 - گوجه 75 - 

دو عدد چراغ دیواری خریدم برای حیاط منزل پدرم - دانه ای 300 

نصب پلاستیک روی دریچه کولر جهت جلوگیری از سرما 

شام منزل پدرم بودیم و قرمه سبزی میل کردم 


 شنبه 15 آذر ماه 1404 

یک برگه چک ملت را پاس کردم 

چک ملی را برای خواهرم ثبت کردم و تحویل دادم تا از جاویدان وام بگیرد 

نصب چراغ دیواری در حیاط منزل پدرم . خیلی زیبا شد . اما بهتر بود تا مدل پایه چراغ گرد باشد تا مستطیل 

آموزشگاه زاگروس رفتم و در مورد تدریس صحبت کردم . 


یک شنبه 16 آذر ماه 1404 

تحویل آش شلغم از منزل علی آقا 

تحویل پرتغال به منزل پدرم 


دو شنبه 17 آذر ماه 1404 

نصب ویدئو اپسون 

بارش مختصر باران 


سه  شنبه 18 آذر ماه 1404 

جلسه تعاونی 

قیمت پلوپز 4 نفره 3750 و 8 نفره 4400 و 12 نفره 5100

نصب دسته دنده توسط آقا امیرحسین و روکش فرمان را پس دادم چون به ماشین نخورد 

دو عدد لامپ 12 خریدم برای چراغ دیواری حیات پدرم و ساختمان شد 120


چهارشنبه 19آذر ماه 1404

منزل فهیمه خاله رفتیم ساعت 22:30 و هدیه روز مادر دادیم به مادرجون یک میلیون علی آقا هم آخر شب اومدند


پنج شنبه 20آذر ماه 1404

جشن بله بران مهرناز 19 الی 24 در هوای بارانی


جمعه 21 آذر ماه 1404

شب رفتم منزل پدرم و جواد و زهرا خانم هم اومده بودند . جواد پیراهن بافت شده برای پدرم آورده بود .


شنبه 22 آذر ماه 1404

شیشه دوجداره را باز کردم و بردم مینودر و اوستا نوروزی برایم به شعاع 12 برش زد .

خرید میوه از شنبه بازار - سیب قرمز 110 - نارنگی 100 - پرتغال 70 - خیار 40

نصب شیشه دوجداره

اولین جلسه طراحی سایت برگزار شد .


یک شنبه 23 آذر ماه 1404

هوای نسبتا سرد صبحگاهی

خرید لوله دودکش ایران رادیاتور از آقای فهیم ساعت 20

لوله دودکش دوجداره ایران به همراه زانویی و کلاهک 1200

رابط 25 سانتی

رابط 50 سانتی

زانویی 90 درجه


دو  شنبه 24 آذر ماه 1404

ساعت 17 اوستا آبرود آمد برای نصب پکیج و بوتان را باز کرد و ایران را بست . رابط 25 سانتی را اول گذاشت و یک مقدار ازش با قیچی آهن بر برید . سپس زانویی 90 را وصل کرد و سپس رادودکش اصلی را از شیشه خارج کرد و نصب کرد و در آخر رابط 50 را مقداری برید و وصل کرد . من هم رفتم دوتا بسط شیلنگی واولیو یک دوم خریدم 100 و بسط دودکش از آقای فهیم خریدم و پولش را نگرفت . ساعت 19 نصب تمام شد و 200 بابت بازکردن پکیج بوتان و 130 شیلنگ گاز گرفت . 330


سه  شنبه 25 آذر ماه 1404

سرمای زمستانی در صبح

خرید میوه برای خودم و پدرم . پرتغال 65 - سیب 110 - نارنگی 120

شب شام منزل پدرم بودیم و حسین آقا و علی آقا و حاج محمد هم بودند با ناهید خانم و قرمه سبزی میل کردیم . میهمانان ساعت 20 اومدند و ساعت 23 رفتند .

شب هوا سرد بود .


چهارشنبه 26 آذر ماه 1404

صبح ساعت 8:30 همسرم را بردم درمانگاه و دکتر دکتامتازون زد . صداش گرفته بود . کارمون زود انجام شد و ساعت 10 منزل بودیم . هوا هم سرد بود و هم باد بود .

کلاس جلسه دوم طراحی سایت هم برگزار شد و هاست خریدم از نت افراز .


پنج شنبه 27 آذر ماه 1404

منزل فهیمه خاله دعوت داشتیم اما همسرم صداش گرفته بود و نرفتیم .

برای هر نفر 700 اعلام شده بود که واریز کنند  و بعد اعلام کردند نفری یک میلیون واریز کنید .


جمعه 28 آذر ماه 1404

سرمای زمستانی و صبح ساعت 10 بود رفتم حلیم گرفتم با بربری . دونفره 150

مادر خانم ساعت 13 تشریف آوردند و خوراکی های شب قبل  را برای ما آوردند . پف فیل - آجیل - انار - میوه و یک پرس زرشک پلو با مرغ

بعدازظهر ساعت 18 وردپرس را نصب کردم و سایت را بالا آوردم .


شنبه 29 آذر ماه 1404

ساعت 10 به اتفاق پدرم و ناهید خانم رفتیم بازار برای خرید شب یلدا  و تا 13 طول کشید . بازار شلوغ بود و جای پارک ماشین هم پیدا نکردم اما بالاخره در کوچه صالحیه پارک کردم .

انار 80 - خیار 70 - سیب 120 - نارنگی یافا 100 - موز 120 - گوشت 1.5 کیلو - خلال بادام - شکلات 200 -

شب ساعت 22 بود رفتم مغازه محمودآقا و دونگ را واریز کردم 1400

برگشت هم یک مسافر زدم 41 گرفتم


یکشنبه 30 آذر ماه 1404

هوای سرد صبحگاهی

ساعت 16 رفتم قنادی مهرگان و یک کیلو شیرینی فلور خریدم و 224 پرداخت کردم

ساعت 19 با همسرم رفتیم منزل ناهید خانم ، آقا جهان تشریف آورده بودند با خانواده شون ، مادر و برادر و خاله ها و من هم رفتم سبزی را از فاطمه خانم تحویل گرفتم و اومدم .

 از ساعت 20 الی 21 در منزل آقا رضا بودیم و عکس گرفتیم و در سالاد کمک کردم و ساعت 22 شام(قیمه نثار) را منزل پدرم میل کردیم  و در جمع آوری بشقاب ها را جمع آوری کردیم .ساعت 12:30 رسیدیم منزل















نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد